رسانهها و کارشناسان میگویند نمونهای از تولید این نوع بنزین را مشخص کنید و پاسخ این است که در کشور چین، این نوع بنزین به شکل آزمایشی استفاده شده است، اما این نوع بنزین چندان همه گیر نشده است. ما باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که این که متانول ارزانتر است، دلیل مناسبی برای این نیست که روی به این حرکت بیاوریم. به هر حال بدبینی موجود به علت همین بی اطلاعی از این موضوع است که بنزینی که قرار است با روش جدید تولید شود، آیا واقعا مراحل استانداردی را طی میکند یا خیر.
همه جای دنیا، وقتی گفته میشود که میخواهیم تورم را کنترل کنیم، نرخ سود را نزدیک به تورم و حتی بالاتر از تورم میبرند، اما این اتفاقات در ایران رخ نمیدهد، چرا که بانک مرکزی نمیتواند سیاستهایی را که مورد تایید علم اقتصاد است اعمال کند؛ بنابراین اظهارنظرهای کمیسیون مجلس، به نوعی دخالت در امور بانکها و سیاستهای ارزی است و تا زمانی که بانک مرکزی ناچار به تبعیت از سیاستهای اعمالی مجلس و دولت باشد، امکان مدیریت رشد نقدینگی یا تامین کسری بودجه را نخواهد داشت.
عمده خریدارانی که قصد خرید داشتند و به در بسته خورده اند، به سمت اجاره خانه خواهند رفت و اتفاقا همین موضوع نیز با تبعات خطرناک ثانویه همراه میشود. خطر اول این که با مشکل تورم در بازار اجاره مسکن مواجه خواهیم شد و صاحبخانهها نرخ را بالا میبرند، خطر دوم، این است که در سایه همین رونق و حباب کاذب در بازار اجاره، شاهد افزایش هجوم اجاره نشینها به مناطق اطراف تهران از جمله پردیس، شهریار، پرند و امثالهم خواهیم بود.
قرار بود مدیر سازمان منطقه آزاد، عالیترین مقام حکومتی منطقه باشد و قدرت زیادی در حل مشکلات داشته باشد، اما حقیقت این است که نهادهای دولتی هیچگاه راضی نشدند که مطابق قانون، اختیارات خود را به رئیس سازمان منطقه آزاد تفویض کنند و مشکل اجرایی را حل کنند. به همین دلیل نیز همواره در مناطق آزاد دوگانگی و تنشهایی بین این سازمان و نهادهای دولتی وجود دارد. به مثال جبل علی برمی گردیم، اگر به ساختار تصمیم گیری و اجرایی در جبل علی امارات مراجعه کنیم، میبینیم که فردی که به عنوان مسئول در آن جا تعیین شده، با حکمی ساده و اختیارات تام وارد میدان شده و در دورانی طولانی موفق شده مستقر شده و کار را پیش ببرد، اما در کشور ما، مدیران مناطق آزاد نه اختیار لازم را داشتند و نه سوابق مدیریتی را داشتند که بتوانند در دورهای طولانی کار خود را پیش ببرند.
درست است که دولت در برخی زمینههای اقتصادی امار و ارقام رشد و توسعه را منتشر میکند و من هم نمیگویم که این آمار غلط است، اما نکته مهم این است که دولت، آمار و ارقام اقتصادی را به شکل گزینشی منتشر میکند و گاهی نیز امارهایی منتشر میکند که شبهه برانگیز است. این نوع انتشار آمار، باعث میشود حس کنیم دولت میخواهد به هر قیمتی بر ادعای رشد اقتصادی در دولت سیزدهم صحه بگذارد و این در حالیست که ما در جمع کشورهای دنیا، جزو پنج کشور آخر در حوزه ارزش پول ملی هستیم
«در حال حاضر قشر متوسط نمیتواند تغییر زیادی در خانه و ملک و ... خود دهد، تا پیش از این، اگر یک استاد دانشگاه، ۱۰۰ میلیون تومان ذخیره میکرد، میتوانست خانه ۲۰ سال ساخت خود را به خانه ۱۰ سال ساخت تبدیل کند، اما در حال حاضر چنین امکانی وجود ندارد. طبقه متوسط حتی امکان تعویض وسایل خانه خود را ندارند و مدام باید اقدام به تعمیر وسایل قدیمی کنند. برخی تعاونیها در حال اشاعه رانت هستند و مالیاتی هم نمیدهند.»
فارغ از این که آمارهای فعلی حوزه اقتصاد کشور درست است یا غلط و فارغ از این که رشد اقتصادی کشور ما به علت فروش نفت و به نوعی خارج از حیطه تلاشهای مدیران اقتصادی در داخل کشور است و رشد چشمگیری در حوزههای مهم داخلی مثل کشاورزی نداریم، حتی اگر رشد اقتصادی ما ۴ درصد باشد و همه تولید هم داخل کشور رخ دهد ما نباید ۲۵ درصد پول منتشر کنیم. در حال حاضر امارهای رسمی دولت نشان میدهد که ۲۶ درصد رشد نقدینگی داریم و تولید ما نیز بر اساس آمارهای رسمی، ۴ درصد رشد داشته، یعنی ۲۰ درصد نقدینگی اضافی داریم و اگر پول هم منتشر کرده باشیم، آن هم به تناسب همین مقیاسها در وضعیت اقتصاد کشور اثر گذاشته و تورم ایجاد میکند.
با توجه به افزایش قیمت بسیاری از اقلامی که میتوانند در حوزه رشد و سلامت انسان مفید باشند، طبیعی است که انتظار داشته باشیم جمعیت بزرگی از کشور دچار سوء تغذیه و کمبود و ناتوانی در دسترسی به غذای کافی باشند. طبیعیست که وقتی قیمت کالاهای اساسی در کشور به شدت افزایش پیدا کرده و دستمزدها به مراتب کمتر از نرخ تورم افزایش پیدا کرده، خانوارها با مسائل مختلفی رو به رو میشوند که از جمله آنها مسئله سوء تغذیه است.
«در حال حاضر نرخ تولید بنزین در کشور ما مشخص است، برنامهای هم که برای افزایش تولید داریم گروگان گرفته شده بحث تحریم است و ما به سرمایه گذاری لازم و تکنولوژی روز نیز دسترسی نداریم. آمار و ارقام حکایت از آن دارد که افزایش تولید بنزین نداریم و به عبارتی تولید ثابت است و چشم اندازی هم که در برنامه هفتم توسعه داریم درواقع دنبالهای است از برنامه ششم توسعه، بدون آن که تغییری در سیاستهای ما رخ داده باشد. حالا به این معادله فکر کنید که تولید ما ثابت است، اما مصرف ما بین ۶ تا ۱۰ درصد افزایش یافته است. سال گذشته صحبت از این بود که ۲ میلیارد تا ۳ میلیارد دلار بنزین وارد شده است و امسال هم صحبت از ۵ میلیارد دلار است و به احتمال زیاد این ارقام در طول سالهای آتی روند افزایشی را طی خواهد کرد. همچنین نفت خام کشور نیز درگیر مشکلات تحریم است و منابع ارزی ما نیز محدود شده است؛ بنابراین کاملا مشخص است که همزمان با روند صعودی هزینه واردات بنزین که از رقم صادرات نفت خام ما کم میشود، با مشکلاتی بسیار بزرگ مواجه خواهیم شد.»
آن شخصی که میگوید ما افرادی را که یک ساعت در هفته کار میکنند، در آمار اشتغال حساب میکنیم، توضیح دهد که اصلا چگونه به این آمارها دست یافته که چه کسانی یا بهتر است بگوییم چند درصد از جامعه در هفته یک ساعت کار میکنند. نظام آمارگیری مبتی بر شیوههای نظاممند و کاملا علمی است و در سازمان بین المللی کار نیز برای افراد شاغل و بیکار، تعاریف کاملا جامعی مطرح شده است.
بانکها آنقدر بنگاه و زیر مجموعه دارند که حتی منابع بانکها کفاف بنگاههای زیرمجموعه خودشان را هم نمیدهد، چه برسد که بخواهند بقیه را هم برای وام دهی در نظر داشته باشند. حقیقت این است که هر شخصی که نسبت به اقتصاد مسلط باشد و در جایگاه مدیران بانکها قرار گیرد با نگاهی عقلانی به نرخ تورم و نرخ سود تسهیلات، احتمالا تصمیم مشابهی میگیرد. فرض کنید که کودک شما مریض است و کودک همسایه هم بیمار و گرسنه است، اما شما مواد غذایی محدودی دارید، طبیعیست که عقلانیت حکم میکند که این غذا را به فرزند خودتان بدهید نه فرزند همسایه.
خودرو برقی نیاز به فرهنگ سازی مصرف کننده دارد. دولت باید مشوقهایی برای ایجاد فرهنگ استفاده از خودروهای برقی ایجاد کند. افزون بر اینها بحث قیمت خودرو برقی با توجه به تورم و کاهش ارزش ریال در برابر دلار را هم داریم، هم اکنون خودروهای برقی حداقل ۳۰ الی ۴۰ درصد گرانتر از خودروهای دیزلی هستند. خودرو در ایران، یک کالای سرمایهای است، بنابراین بسیاری از افرادی که مایل به خرید خودرو برقی باشند، از خود میپرسند که آیا در صورت تمایل به فروش خودرو برقی به عنوان یک سرمایه، این محصول به اندازه خودرو دیزلی، ظرفیت سرمایهای خواهد داشت؟ حتی سیستم تاکسیرانی ما نیز از ظرفیتها و زیرساختهای توسعهای کافی برخوردار نیست. با حرف درمانی نمیتوانیم رشد کنیم.
بانک مرکزی به احتمال بسیار زیاد، علاقهای ندارد که نرخ ارز در بازار آزاد ۶۵ تومان باقی بماند، اما توان این را ندارد که در شرایط فعلی تزریق کافی در بازار را انجام داده و نرخ دلار را کاهش دهد. اگر بانک مرکزی میتوانست با یک تزریق معقول، نرخ را در بازار آزاد کاهش دهد، اولویت بر این بود که نرخ در بازار آزاد کاهش پیدا کند. اما چون در حال حاضر بانک مرکزی نمیتواند با تزریق معقول، نرخ را کاهش دهد، این راه را دارد که اجازه دهد نرخ در بازار نیما افزایش پیدا کند و مشکلی که آقای همتی گفته اند، اتفاق نیفتد.
۱۶ میلیارد یورو، تعهد ارزی ایفا نشده طی بازه زمانی ۸ ساله، موضوعی است که از سوی نماینده سازمان بازرسی کل کشور در یک برنامه تلویزیونی مطرح شده و این در حالی است که قوانین سفت و سختی برای مبارزه با چنین اقداماتی در کشور وجود دارد. فرارو در گفتگو با کارشناسان اقتصادی به بررسی این تخلف ارزی پرداخته است.
کشورهای مختلف و به ویژه آنها که آفتاب خیزتر هستند به شدت به دنبال بهره برداری از منابع خورشیدی خود هستند. افزون بر کشورهای حاشیه خلیج فارس، اخیرا هند نیز در این زمینه سرمایه گذاری گستردهای انجام داده است. علی جم، مدیرعامل شرکت توزیع برق استان یزد که یکی از آفتاب خیزترین استانهای ایران است، سال گذشته اعلام کرد که طی پنج سال گذشته، ۱۱۰ هزار نیروگاه خورشیدی حمایتی ۵۵۰ هزار سامانه خورشیدی احداث شده است. با این وجود هنوز هم تا استانداردهای جهانی فاصله داریم.
بر اساس الگوی «انستیتو تغذیه» ۱۳ الی ۱۴ قلم کالای استاندارد برای تغذیه وجود دارد که باید تامین شود (حتی به شکل حداقلی) تا یک فرد بتواند بالای خط فقر قرار گیرد. در این الگو، دقیقا مشخص شده که لازم است یک خانوار در ماه چند گرم گوشت، پنیر، نان، برنج، حبوبات و امثالهم مصرف کند. اما با توجه به کاهش قدرت خرید مردم، تعداد زیادی از کالاهایی که لازم است انرژی و سلامت بدن را تامین کنند، خریداری نمیشوند.
تشدید کسریهای تجاری غیرنفتی و حساب سرمایه در سال گذشته، تشدید ناترازیهای اقتصاد کلان و تعویق در اتخاذ اصلاحات قیمتی و غیرقیمتی، احتمال تشدید تحریمهای اقتصادی و پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات نوامبر ۲۰۲۴ در ایالات متحده و کنار رفتن بایدن از عرصه سیاست این کشور، همگی موجب شده که انتظارات تورمی زودتر از موعد شدت بگیرد و برآوردهای بنده نشان میدهد هر ده درصد کاهش ارزش پولی با وقفه سه ماهه حدود ۴ درصد تورم زا است بنابراین به دلیل کاهش ۲۰ درصدی ارزش پول ملی طی دو ماه اخیر احتمالا روند کاهشی تورم در ماههای پیش رو بالعکس شده و اواخر خرداد ماه شوک تورمی ۸ درصدی افزوده خواهد شد و مجدد روند تورم نقطه به نقطه افزایشی خواهد شد و به کانال ۴۰ درصد بازخواهیم گشت.
اگر قدرت اقتصادی ما به شکلی بود که پول ملی ما «ریال» از ارزهای مسلط بر بازارهای بین المللی بود، هیچ اشکالی نداشت که اینگونه تصمیم گیری میکردیم، اما در شرایطی که ریال ما، از ارزهای بسیار ضعیف محسسوب میشود، این نوع تصمیم گیریها منطقی به نظر نمیرسد. تمام کشورهای حاشیه خلیج فارس، ساعات اداری و بانکی خود را به شیوهای تنظیم میکنند که بتوانند با بازارهای جهانی در ارتباط باشند. پنجشنبه و جمعه که ما تعطیل باشیم و شنبه و یکشنبه هم آن ها، یعنی عملا چهار روز را از دست داده ایم؛ بنابراین عملا خودمان با دست خودمان، دست به فرصت سوزی میزنیم. پرسش من از مجلس که چنین لایحه را مطرح میکند، این است که در شرایطی که نیاز به رشد و توسعه اقتصادی داریم چرا طرح کاهش ساعت کاری و طرح تعطیلی روزهای مهم کاری را ارائه میکنیم؟ بسیار پسندیده خواهد بود اگر مجلس، مبنا و اساس پیشنهاد ساعات کاری و روزهای تعطیل را بر اساس پژوهشهای مستند، به اهالی رسانه و پژوهشگران ارائه کند تا بدانیم این تغییرات قرار است چه تاثیری بر اقتصاد کشورمان بگذارد
برای این که متوجه شویم ماجرای ارتباط وتاثیر حقوق و دستمزد در کشور دقیقا چیست، باید بدانیم که افزایش مالیات منجر به تورم میشود و افزایش تورم منتهی به افزایش فشار روی حقوق بگیران میشود. وقتی که مالیاتها افزایش پیدا میکند، صنوف مختلف تحت فشار قرار میگیرند. مالیات یا به شکل مستقیم از مصرف کننده (مالیات ارزش افزوده بیش از ۱۰ درصدی) صنوف و تولید کنندهها گرفته میشود. این در حالی است که هم اکنون اصناف و تولید کنندهها تحت فشار شدید رکود اقتصادی قرار دارند و تولید و فروش آنان نیز به شدت کاهش پیدا کرده است. در ضمن تورم در زمان خرید و فروش کالاهای آنان، فشاری مضاعف ایجاد میکند.